29 «لِئَلاّ يَعْلَمَ أَهْلُ الْكِتابِ أَلاّ يَقْدِرُونَ عَلى شَىْءٍ مِنْ فَضْلِ اللّهِ وَ أَنَّ الْفَضْلَ
بِيَدِ اللّهِ يُؤتِيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ»
ترجمه:
29. براى اينكه معلوم نباشد بر اهل كتاب و اينكه قدرت ندارند بر شيئى از فضل
الهى و اينكه فضل به دست خداى متعال است، به هر كه بخواهد مىدهد، و خداوند
متعال صاحب فضل عظيم است[1].
تفسير:
[تصورات باطل اهل كتاب درباره رحمت الهى]
«لِئَلاّ يَعْلَمَ أَهْلُ الْكِتابِ» نوع مفسّرين گفتند: لام در «لِئَلاّ» زائده است و معنى
«لأن يعلم اهل الكتاب» بوده[2] و ما مكرر گفتهايم كه حرف زائد در قرآن نيست
و معنى اين است كه اهل كتاب، مثل يهود و نصارا مدّعى بودند كه ما مشمول فضل
الهى هستيم، چنانچه مىفرمايد: «وَ قالَتِ الْيَهُودُ وَ النَّصارى نَحْنُ أَبْناءُ اللّهِ وَ أَحِبّاؤهُ قُلْ فَلِمَ
يُعَذِّبُكُمْ بِذُنُوبِكُمْ»[3] الآية. خداوند اين آيات را نازل فرمود كه [كسى] مشمول فضل
الهى [مىشود كه] ايمان به خدا و رسولان خدا و تقواى از معاصى الهى [داشته باشد] تا
اين دعوى اينها باطل باشد و اين علم كه ادّعا مىكنند زائل شود، چنانچه در همان آيه
فرمود: «فَلِمَ يُعَذِّبُكُمْ بِذُنُوبِكُمْ».
[عدم تفويض امور به يهوديان و مسيحيان]
«أَلاّ يَقْدِرُونَ عَلى شَىْءٍ» اين جملؤ مستقله است نه خبر جملؤ قبل و اينكه
قدرت بر شيئى ندارند، چون عقيدؤ آنها اين است كه خداوند پس از خلقت در شش
روز: از يكشنبه تا جمعه، شنبه را تعطيل كرده و كنار رفت و كليّؤ امور در تحت قدرت
آنهاست و تفويض به آنها شده. اين دعوى هم باطل است و اينها قدرت بر شيئى
ندارند و اختيار آنها تا مقرون به مشيّت خدا نباشد، انجام نمىگيرد و بر هيچ امرى
قدرت و استقلال ندارند. «مِنْ فَضْلِ اللّهِ» تفضّلات الهى چه در دنيا و چه در آخرت،
تحت اراده و مشيّت اوست، به هر كه هر چه صلاح بداند تفضّل مىكند «وَ أَنَّ الْفَضْلَ
بِيَدِ اللّهِ يُؤتِيهِ مَنْ يَشاءُ».
مهندسى كه به گُل نكهت و به گِل جان داد
به هر كه هر چه سزاوار حكمت است آن داد
«وَ اللّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ» فقط قابليّت مىخواهد و قابليّت تفضّلات آخرتى،
منوط به ايمان و تقوا و عمل صالح است.
* * *
هذا آخِرُ ما أرَدنا إيرادَهُ فِي تَفسيرِ سُورَةِ الْحَديدِ وَ يَتلُوهُ إن شاءَ [اللّهُ] تَعالى
[تَفسيرُ ]سُورةِ الْمُجادَلَةِ إلى سُورَةِ النّاسِ وَالْحَمْدُ للّهِِ أوّلاً وَآخِرَاً وَظاهرَاً وَباطِنَاً
وَالصَّلاةُ عَلَى جَميعِ الْأنبياءِ وَأوصِيائِهِمَ وَاللعنُ عَلَى جَميعِ أعدائِهِم. وَأنا الْعبدُ
الذَّلِيلُ الْحَقيرُ الْمِسكينُ الْمُسْتَكينُ السيّد عَبدُ الْحُسَينِ الْمَدعُوّ بِالطَيِّبِ[4].
* * *
با حمد و ثناى بارى تعالى، جلد بيستم اين تفسير مبارك، شامل سورهاى: محمد صلىاللهعليهوآله
تا پايان سوره حديد، با پژوهش و اضافات جديد مؤسسه جهانى سبطين عليهماالسلامدر ماه
جمادى الثانى 1434 قمرى مصادف با ارديبهشت 1392 شمسى به پايان رسيد
[1] . ترجمه ديگر: تا اهل كتاب بدانند كه به هيچ وجه فزونبخشى خدا در حيطه قدرت آنان نيست
و فضل و عنايت، تنها در دست خداست: به هر كس بخواهد آن را عطا مىكند، و خدا داراى كَرَم بسيار است.
[2] . ر.ك: جامع البيان: ج24، ص148، مجمع البيان: ج9، ص367؛ تفسير قرطبى: ج17، ص267 و تفسير بيضاوى: ج5، ص191.
[3] . و يهودان و ترسايان گفتند: «ما پسران خدا و دوستان او هستيم». بگو: «پس چرا شما را به كيفر گناهانتان عذاب مىكند؟» سوره مائده: آيؤ 18.
[4] . اين حد استعداد ما در تفسير سوره حديد است و اگر خدا بخواهد پس از آن تفسير سوره مجادله تا سوره ناس مىآيد و ستايش مخصوص خدايى است كه اول و آخر و ظاهر و باطن است و صلوات خدا بر تمام انبياى الهى و اوصياى آنان و لعنت بر تمامى دشمنان آنان. و من، بنده ذليل و حقير و مسكين و مستكين، سيد عبدالحسين، مشهور به طيّب هستم
آیه 29 «لِئَلاّ يَعْلَمَ أَهْلُ الْكِتابِ..»
- بازدید: 1876